دو دلیل غیر منطقی برای حقانیت جانشینی و خلافت ابوبکر!!!
چرا پیامبر اکرم(ص) در 13 روز بیماریشان، ابوبکر را به جای خود برای امامت نماز جماعت فرستاد و چرا در خانه عایشه استراحت کرد؟ اهل سنت این دو دلیل را برای حقانیت جانشینی و خلافت او میآورند؟!
خداوند متعال در کلام وحی میفرماید که در آیات قرآن [و البته هر امر دیگری]، محکمات و متشابهاتی وجود دارد که آنهایی که در قلبشان انحراف و مرض است، برای ایجاد فتنه، فقط به سراغ متشابهات میروند. حال این گروه از مدعیان اهل سنت (که به نظر باید اهل سنت نیز باشند) این همه ادلهی محکم و مستند در منابع خودشان را رها کرده و میخواهند هر طوری شده، اگر چه به بهانهی نماز جماعت یا محل اقامت، حقانیت خلافتی برای ابوبکر اثبات کنند؟! انصافاً اگر خود ابوبکر در قید حیات بود، چنین دفاع و استدلالی را از آنها میپذیرفت؟ اما، به نکات ذیل دقت نمایید:
الف – امامت نماز جماعت:
الف/1 – اصل سندیت این ادعا باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد. چه کسی گفته که حضرت (ص) به مدت 13 روز بیماری وی را به امامت جماعت میفرستادند؟!
از اسناد تاریخی مندرج در منابع اهل سنت چنین بر میآید که یک بار عایشه این کار را کرده بود و پدرش را به امامت جماعت فرستاد و حضرت (ص) متوجه شد، تشریف آورد و اقامه نماز نمود و ابوبکر مکبّر شد.
«عایشه میگوید: پیامبر صلى اللّه علیه وآله با قامتى خمیده و در حالى كه به دو نفر تكیه كرده بود از منزل خارج شد . گویى مىدیدم كه پاهایش بر زمین كشیده مىشد . وقتى ابوبكر او را دید به عقب رفت. پیامبر صلى اللّه علیه وآله به او اشاره كرد كه نماز بخوان (یعنی برو عقب بایست) . ابوبكر عقب ایستاد و پیامبر صلى اللّه علیه وآله كنارش نشست و ابوبكر صداى تكبیر را به مردم مىرساند. (صحیح بخاری، محمد بن اسماعیل، 256 هـ ، ج 1، ص 174)» حال عایشه را قبول ندارند یا صحیح بخاری را معتبر نمیشناسند؟!
الف/2 – هر چند که مسئله نماز و امامت جماعت امر بسیار مهمی است، اما چه کسی گفته است که معنای امامت برای نماز جماعت، الزاماً انتساب به خلافت و جانشینی است؟! اهل سنّت که معتقدند حضرت رسول اعظم (ص) بارها دیگرانی چون «عبدالرحمن بن عوف» و «سالم مولی ابی حذیفة» را برای امامت نماز جماعت مأمور داشت. پس آنها نیز خلیفه و جانشین هستند؟
آیا اگر امروز ولیامر مسلمین افرادی را برای نیابت امامت جماعت در نمازهای جمعه یا جماعات مأمور کنند، معنایش این است که این افراد پس از ایشان جانشین و ولیّ امر مسلمین هستند؟! به این گروه از مسلمانان که مدعی «تسنّن» هستند باید گفت: این حرفها زشت و سخیف است، جای دیگر نگویید.
الف/3 – همان طور که پیامبراکرم (ص) بارها و به ویژه در غدیر خم فرمودند: ولایت، امامت و تعیین خلیفه و جانشین پس از خود، امر الهی است، و البته عقل نیز همین حکم را دارد. و خداوند متعال از کسی واهمه ندارد که امر مهمی چون ولایت، امامت و رهبری مردم را در لفّافه و آن هم به صورت مشتبه بیان دارد. لذا خیلی صریح و آشکار به نبیاش فرمود که امر مرا ابلاغ کن که اگر این کار را انجام ندهی، کلّ رسالت را انجام ندادهای!
پیامبر اکرم (ص) نیز در این امر نه تعارف داشت و نه کوتاهی نمود. لذا نه تنها در تمامی عمر رسالتش ایشان را به عنوان جانشین بعد از خود معرف نمود، بلکه در غدیر نیز همگان را جمع نمود و بیعت گرفت. و اولین بیعت کنندگان ابوبکر و عمر بودند.
لذا به فرض که ابوبکر چندبار امامت نماز جماعت را نموده باشد، جای تصریح مکرر پیامبر اکرم (ص) به معرفی حضرت امیرالمؤمنین (ع) به عنوان: برادر، وصی، ولیّالله، خلیفه بعد از من، امام امت، امیرالمؤمنین، صراط مستقیم، تأویل سوره حمد و ... که در خطبه غدیر بیان فرموده و بر آن بیعتی ناگسستنی تا قیامت گرفتند و ناقضین این بیعت را شامل لعنت الهی شمردند نمیگیرد.
الف/4 – خود ابوبکر هم مدعی نشد که چون من چندبار به امامت نماز جماعت ایستادم یا پیامبر اکرم(ص) در خانه دختر من چند روزی استراحت نمود، پس من خلیفهی بعد از او هستم.
ب – استراحت در خانه عایشه:
اول باید توجه داشت که منظور از «خانه عایشه» چیست؟ مگر آنجا منزل خود ایشان نبوده است؟ در ثانی تنها همسر جوان ایشان (که میتوانست مراقبت نموده و پذیرای عیادت کنندگان باشد)، عایشه بود.
اما اگر بخواهیم این اقامت را حمل بر معانی دیگری بنماییم، میگوییم: اولاً اقامت در منزل یکی از همسران، چه دلیلی برای ولایت، امامت و خلافت پدر زن است؟ این دلیل در کدام آیه یا حدیث آمده و یا با کدام منطق عقلی سازگار و قابل تصور است، چه رسد به اثبات؟! نوبت به پذیرش ولایت و امامت حضرت علی (ع) که می رسد، می گویند: چرا نامش در قرآن نیامده؟! اما نوبت به ابوبکر که می رسد، میگویند: چون پیامبر (ص) چند روز در خانهی دختر او که همسرش بوده استراحت کرده، پس این دلیل بر حقانیت پدر زن به خلافت و جانشینی و امامت امت ایشان است؟!
وانگهی، چرا نگوییم با توجه به شرایط زن و پدر زن، که دیدیم یکی نقض بیعت کرد و خلافت را غصب کرد و دیگری از ابتدا تا انتها با علی (ع) خصومت داشت، خانهاش مرکز طراحی و اتاق فکر فتنه شد، خودش منفعل القائات طلحه و زبیر قرار گرفت، جنگ جمل علیه خلیفة المسلمین [که بنا بر تصریح اهل سنّت هر کس علیه خلیفه مسلمین قیام کند باغی و طاغی است] به فرماندهی او راه افتاد، نه تنها از دفن امام حسن (ع) در کنار قبر پیامبر اکرم (ص) ممانعت به عمل آورد، بلکه تحت امر او جسد ایشان که دست کم به عنوان نوه عزیز پیامبر (ص) مورد احترام بود، تیرباران شد و... ؛ پیامبر اکرم (ص) نمی خواستند این فتنه در زمان حیات خودشان و در خانهی خودشان پایهگذاری گردد؟!
منبع: آوینی دات کام
๑۩๑ سید مهدی رضوی:09381954355 ๑۩๑
نظرات شما عزیزان:
مـــــوضوعات مـــــرتبط: احــــــــادیث و روایــــــــات، حکایات، روایات مذهبی، بـایگانــــــی مـطالب زیبــــا، مطالب زیبا وخواندنی، داســــــتان هـــــا، داستانهای مذهبی، داستانهای آموزنده، زنـــــــــــــدگینامه، دانستنیــــــــــــها، دانستنیهای دینی، ،
بــــــــــرچـــسبهــا: آیات قرآن , خلافت , ابوبکر , عایشه , امام نماز جماعت , منابع اهل سنت , حضرت رسول اعظم (ص) , سالم مولی ابی حذیفة , خلیفه و جانشین , پیامبراکرم (ص) , غدیر خم , امامت و رهبری مردم , حضرت امیرالمؤمنین (ع) , خانه عایشه , منطق عقل , جنگ جمل علیه خلیفة المسلمین ,