در پاسخ به این سوال توجه به چند نکته لازم است:
1- قطعا شاد بودن لازمه زندگی انسان است. و یکی از فضیلت های بزرگ در اسلام، شاد کردن دیگران است:
«پیامبر خدا صلى الله علیه و آله می فرمایند: هر كه مؤمنى را شاد سازد، مرا شاد ساخته و هر كه مرا شاد كند، خدا را شاد كرده است.»[1]
«پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرموده اند: هر كه اندوهى از اندوههاى دنیا را از برادر مؤمن خود بزداید، خداوند هفتاد اندوه از اندوههاى آخرت را از او بزداید.»[2]
انسان باید از لذت های حلال بهره مند شود و قسمتی از اوقات خود را صرف آن کند و از این لذتها نیرو و نشاط کسب کند تا سایر امورش را انجام دهد:
حضرت علی (ع) می فرمایند: مؤمن را سه ساعت است؛ ساعتى كه در آن با پروردگار خود راز مىگوید و ساعتى كه در پى تحصیل معاش خویش است و ساعتى كه به خوشیها و لذات حلال و نیكوى خود مىپردازد.[3]
«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ[اعراف/32] بگو: «چه كسى زینتهاى الهى را كه براى بندگان خود آفریده، و روزی هاى پاكیزه را حرام كرده است؟!» بگو: «اینها در زندگى دنیا، براى كسانى است كه ایمان آورده اند (اگر چه دیگران نیز با آنها مشاركت دارند ولى) در قیامت، خالص (براى مؤمنان) خواهد بود.»
2- همه انسان ها شادی های خاص خود دارند. و هر کس با امر خاصی شاد می شود:
«كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ[مومنون/53] هر گروه به آنچه نزد خود دارند خوشحالند.»
مهم این است که شادی ما، شادی ای واقعی و پایدار باشد:
«قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ[یونس/58] بگو: «به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند كه این، از تمام آنچه گردآورى كردهاند، بهتر است!»
و توجه داشته باشیم که بعضی از شادی ها چقدر پوچ و کم بهره هستند.
«وَ فَرِحُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاعٌ[رعد/26] آنها [كافران] به زندگى دنیا، شاد (و خوشحال) شدند در حالى كه زندگى دنیا در برابر آخرت، متاع ناچیزى است!»
بنابراین این دیدگاههای ماست که تا حدی شادی و غم ما را تامین می کند. کسی که شادی او، منحصر در به بطالت گذراندن وقت و دیدن صحنه های طنز و ... شده است، طبیعتا لحظه ای از این گونه امور دور شود، احساس ناخوشایندی به او دست می دهد. و اینکه ایام عزاداری حضرت زهرا (س) یک روز باشد یا یک دهه، در این امر فرقی ایجاد نمی کند. اگر کسی این حالت را در خود می یابد، باید بداند که شادی او ذاتا کم دوام است. حتی اگر هیچ کس او را به سمت امر دیگری نکشاند، کافیست لحظه ای عقل او مجال بیابد، تا با تفکرات صحیح و نمایاندن پرسش هایی جدی، شادی اش را تباه کند. بنابراین به جای تغییر تمام محیط اطراف، و فراگیر کردن ایام غفلت، باید به کسب شادی های بادوام و استوار پرداخت. و توجه داشت که شادی ای که بعضی از حاضرین در جلسه عزاداری پس از جلسه دارند، او هرگز تجربه نکرده است.
3- این مطلب صحیحی است که هنرمندان ما در تولید سبک های متناسب با شادی حلال کوتاهی هایی کرده اند. و در جامعه ما مناسبت های حزن انگیز جدی تر گرفته می شوند. رهبر انقلاب چند سال قبل در جلسه مداحان فرمودند: « آهنگ شادى از آهنگ عزا جداست. الان معمول شده كه براى روزهاى عید جلساتى تشكیل مىدهند. بنده مخالف این كار نیستم؛ بد هم نیست كه دست مىزنند. البته اگر از رادیو بشنویم - كه بنده خودم گاهى از رادیو شنیدهام - و شعر را درست گوش نكنیم، خیال مىكنیم دارند سینه مىزنند! هم لحن، سینهزنى است؛ هم آن دستى كه مىزنند، مثل زدن روى سینه است. این چه شادىیى شد؟! اگر براى روزهاى شادى، آهنگهاى مناسب - نه آهنگهاى مبتذل، نه آهنگهاى طاغوتى، نه آهنگهاى حرام - و شیوههاى خوب انتخاب كنند، مؤثرتر و بهتر است. اینطور نباشد كه چون به روضهخوانى عادت كردهایم، روز شادى هم كه مىخواهیم حرف بزنیم، لحنمان بشود لحن روضهخوانى. قدیمها مىگفتند فلانى هرچه مىخواند، مثنوى درمىآید؛ هر آهنگى را كه شروع كند، مثنوى مىشود! اینطورى نباشد.»[4]
4- اگر کسی واقع بین باشد، درد را بد نمی داند. حتی درد یکی از نعمت های بزرگ است. به همین خاطر خطرناک ترین بیماری ها، آنهایی هستند که درد ندارند تا شخص متوجه شود و به درمان بپردازد. بنابراین آنچه ناپسند است، بیماری است و نه احساس درد و در جایی که بیماری وجود دارد، درد نیز باید وجود داشته باشد. در مساله غم نیز همین گونه است. زمانی که واقعیت های تاریخی این گونه زشت و کریه بوده اند که عزیزترین انسان ها، متحمل فجایع بزرگ شده اند که قلم از واگویی آنها شرم دارد، در این جا غم و اندوه سزاوار است. و آنچه باید به تقبیحش پرداخت و آن را نفی کرد، جانیان و مسببان این حوادث غم بار هستند.
5- مراسمات مرتبط به ائمه اطهار (اعم از ولادت و شهادت) نباید به محلی برای شادی یا غم محض تبدیل شود. بلکه این مناسبت ها و مراسمات باید بهانه ای برای کسب معارف و آشنایی بیشتر با آن بزرگواران و درس آموزی از آنها باشد. و الا غم و شادی ما فایده ای به حال آنها ندارد. در واقع این مناسبت ها، نباید ماهیتی صرفا غم بار یا شادی آفرین داشته باشند.
[1]. الكافی: ٢/١٨٨/١.
[2]. بحار الأنوار: ٧٤/٣١٢/٦٩.
[3]. نهج البلاغه، کلمات قصار 390.
[4]. بیانات در دیدار مداحان و شاعران اهل بیت ۱۳۸۴/۰۵/۰۵