(سایت مداحی کربلایی محسن احمدی)
بانوای دلنشین کربلایی محسن احمدی دوشنبه شبـــــــها راس ساعت:21 نعمت آباد خ میرزایی جنب خیابان مینو حسینیه حضرت ابوالفضل العباس(ع)،سامانــــــه هیئت:09381954355،سایت سیاسی مذهبی،اشعار مذهبی،اشعار مهدوی،احادیث و روایات
دانلود مداحی با صدای کربلایی محسن احمدی
آخـــرين مـطالــــــب
لـــــینک های ویـــــژه

عجب حکایت سختی است مرگ این مادر

حضرت ام‌البنین(س) مادری بود که حتی کوچه‏‌های مدینه، مرثیه‏‌سرای اندوه سترگ او شدند و به استقامت و صبر او ایمان آوردند؛ قرن‌ها بعد شاعران پارسی‌گوی نیز در اندوه مصائب این بانوی بزرگ طبع‌آزمایی کرده‌اند.

lnhphk.idmj ih.مداحان.هیئت ها.پایگاه مداحی.حضرت ام البنین علیها السلام

حضرت ام‌البنین(س) مادری بود که اگر چه در کربلا نبود، ولی دلش تا ابد در کربلا ماند و نگاهش بر افق، که آیا کاروان عشق را بازگشتی خواهد بود؟ مادری که دلش برای همیشه در کنار «نهر علقمه»، سوگ نشین فرزندی شد که در شجاعت نظیر نداشت. مادری که یک عمر، دست از «حسین حسین» گفتن بر نداشت و تمام غریبانه‏‌هایش را، حتی سوگ عزیزانش را با نام حسین علیه‏السلام همراهی کرد. ام‌البنین(س) مادری بود که حتی کوچه‏‌های مدینه، مرثیه‏‌سرای اندوه سترگ او شدند و به استقامت و صبر او ایمان آوردند. شاعران بسیاری همواره در سوگ اهل بیت و ائمه اطهار(ع) و خاندان معظم‌شان اشعاری سروده‌اند؛ سوگ‌سروده‌هایی در مدح مادر ابوالفضل عباس(ع) به پیشگاه این حضرت تقدیم می‌شود:

کی مدینه ز یاد خواهد برد

صحن چشمان گریه پوشت را

صبح تا شب کنار خاک بقیع

ناله و شیون و خروشت را

**

چشم‌های تو پر شفق می‌شد

در کنار چهار صورت قبر

مصحف دل ورق ورق می‌شد

در کنار چهار صورت قبر

**

خوب فهمیده حال و روزت را

آنکه امُ البکا تو را خوانده

مادر اشک، مادر ناله

پاره‌های دلت کجا مانده؟

**

آه وقت غروب مادر جان

تو و زینب چه عالمی دارید

یکی از دیگری پریشان‌تر

حال محزون و درهمی دارید

**

می نشیند عجب غریبانه

ام کلثوم در کنار رباب

می شود روضه خوان مجلستان

روی زرد و نگاه تار رباب

**

یکی از میهمان نوازی شان

یکی از تیر و دشنه می‌گوید

یکی از هرم آفتاب و عطش

یکی از کام تشنه می‌گوید

**

پیش چشمان خون گرفته‌ عشق

از نگاهی کبود می‌گوید

یعنی از ماجرای بی کسی و

خیمه‌ی بی عمود می‌گوید

**

حرف سقا که پیش می آمد

گریه های سکینه دیدن داشت

ماجرای شهادت عباس

با لب تشنه اش شنیدن داشت:

**

او به سمت شریعه می‌رفت و

روح از پیکر حرم می‌رفت

همه‌ی دلخوشی خون خدا

صاحب بیرق و علم می‌رفت

**

همه در آستانه‌ی خیمه

چشمها خیره سمت علقمه بود

ناگهان عطر و بوی یاس آمد

به گمانم شمیم فاطمه بود

**

بانگ أدرک أخا در آن لحظه

مثل تیری به قلب بابا خورد

ناله می زد «انکسر ظهری»

قد و بالای آسمان تا خورد

**

رفت سمت فرات اما حیف

بیقرار و خمیده بر می‌گشت

کوه غم روی شانه‌هایش بود

با دو دست بریده بر می‌گشت

**

رفت سقا و خیمه‌ها دیگر

از غم بی‌کسی لبالب شد

بی‌پناهی خودی نشان می‌داد

اول بی کسی زینب شد

**

همره کاروان به شام آمد

سر او مثل نجم ثاقب بود

ولی از روی نیزه می افتاد

روضه اش أعظم مصائب بود

«یوسف رحیمی»

***      ***      ***

 

کسی که چار پسر داشت نور چشم ترش

به وقت دادن جان یک نفر نمانده برش

دلش گرفته چرا یک نفر کنارش نیست

بدون ماه، چه شب ها که صبح شد سحرش

عجب حکایت سختی ست مرگ این مادر

هنوز مانده به ره، دیدگان پر گهرش

تمام دل خوشی اش چهار صورت قبر است

چهار صورت زیبا همیشه در نظرش

 

اگر چه همره زینب نبود ام بنین

ولی شنید و شکست از غم حسین کمرش

نبود تا که ببیند چگونه حرمله ها

زدند تیر، به چشم حسینی قمرش

نبود تا که ببیند چگونه ریخت زمین

به خاک علقمه‌ای وای پاره جگرش

نبود تا که ببیند بدون عباسش

چه آمده به سر خواهران خون جگرش

 

نبود شکر خدا ور نه شام را می دید

نبود صحنه بزم شراب در نظرش

اگر چه صورت او را کسی کبود ندید

به وقت دادن جان یک نفر نمانده برش

«جواد حیدری»

***      ***      ***

چادر خاکی به سر شیون فراوان می‌کند

گریه های بی هوا همچون یتیمان می‌کند

می‌رود بالای صورت های قبر

اهل شهر را به صرف روضه مهمان می‌کند

کار او گشته حضور و نوحه خوانی در بقیع

با همین کارش زیارت را چه آسان می‌کند

آمده از ره بشیر آن قاصد کرببلا

بین بصیرت را فدای حال شیران می‌کند

 

او نگفت هرگز، بشیر احوال عباسم بگو

او سوالاتش فدای حال سلطان می‌کند

تاخبر دادند به او از ماجرای دشت طف

هر شب عمرش ببین شام غریبان می‌کند

زینب آورده برایش یادگار از واقعه

یک سپر ام البنین را جسم بی جان می‌کند

«علی صمدی»

***    ***    ***

وقت غروب ، چشم ترش درد می‌کند

ذره به ذره بال و پرش درد می‌کند

کم کم که ماه می‌شکفد در برابرش

با رؤیت هلال، سرش درد می‌کند

 

بی اختیار وقت نگاهش به آب‌ها

قلبش به یاد گل پسرش درد می‌کند

باید که از بقیع به سوی منزلش رود

پر زحمت ست چون کمرش درد می‌کند

هر چند کنج خانه کسی نیست منتظر

این بیت حزن، بوم و برش درد می‌کند

تنها نه محض خاطرآن چار شیر نر

این خانه سال هاست، درش، درد می‌کند

 

اما هزار شکر که شب ها منور است

از نور خواهری که پرش درد می‌کند

هرشب می آید از پی دلداری زنی

با این که جسم محتضرش درد می‌کند

یک سال و نیم تلخ، شبیه دو ماه و نیم

با یاد کوچه‌ها جگرش درد می‌کند

«علی لواسانی»

تسنیم

نظر یادت نره همسنگر عزیز ░▒(پایگاه مداحی کربلایی محسن احمدی)▒░


๑۩๑ سید مهدی رضوی:09381954355 ๑۩๑

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


مـــــوضوعات مـــــرتبط: روایات مذهبی، بـایگانــــــی مـطالب زیبــــا، مطالب زیبا وخواندنی، اشعـــــار مذهبـــــی زیبـــــا، دوبیتی و اشعار مذهبی، دانستنیــــــــــــها، اخبــــــــــــــار، اخبار جهان اسلام، اخبار مذهبی، حضرت ابوالفضل العباس (ع)، ،
بــــــــــرچـــسب‌هــا: حضرت ام البنین سلام الله علیها , همسر امیرالمومنین سلام الله علیه , مادر قمر بنی هاشم سلام الله علیه , ام البنین سلام الله علیها , ام البنین , سایت هیئت ها , سایت مداحان , پایگاه مداحی , سایت نوحه , سایت مذهبی , آدرس هیئت های مذهبی , مداحی , دانلود نوحه , روضه , پایگاه مداحان , مداحان ایران , نوحه های زیبا , پایگاه هیئتی ها , پاتوق بچه هیئتی ها ,
[ 4 / 2 / 1392 ] [ 22:0 ] [ سید مهدی رضوی ] [ ]
░▒ نظر یادت نره همسنگر گرامی، برای بهتر شدن سایت لطفا اینجا کلیک نمائید heiat110.lxb.ir ▒░
پایگــاه مداحـــــــــــی

بــــــسـم الله الـــــــرحــمن الـــــــرحــیـم شما جوانید قدر لحظات جوانی را بدانید هــرگز جـز بـرای رضـای خـدا کاری نکنید. {حــــــضـرت آیــت آلله امــام خـامنـــه ای} تـا کــــــــور شـود هــر آنکـــه نـتواند دیـــد بین مـــن و رهبــــــر عزیزم عهــدی سـت ســید عــــــــلی حســــینی خـامنـــه ای فـــــرمانده ی ارشد سـپاه مهـــدی سـت شــادی دل حـضــرت زهــرا(س) صـــلوات نــویسنده: ســـــیـد مـهــــدی رضـــوی
مـوضوعــــــــــات وب
امـــــــکانات وب